پیوند اهورا با اسورای ودایی از دیدگاه زبانشناسی قابل اثبات بوده و هیچ جای بحثی در آن نیست. واژه ایرانی ahura از واژه هندوایرانی *asura گرفته شده و گواه آن ثبت این واژه چه به صورت منفرد و چه به صورت مرکب در سرودهای ریگ ودا است:
«بوسیله نیروی فراطبیعی اسورا، شما دو تن سبب باریدن باران از آسمانید ... به وسیله نیروی فراطبیعی اسورا، شما دوتن فرمانهای خود را محافظت می کنید ...» (RV 5,7,63)
ضمناً به شباهت های واک های واژه اهورا (اسورا) و واژه «سرور» دقت فرمایید. براساس بررسی های زبانشناسی و تطبیق اصوات و واکها می توان ردپای این واژه را در زبانهای هندواروپایی دنبال نمود. در زبان سانسکریت ásuh به معنی «روح زندگی» است. اسورا asura از دوجزء as+ura تشکیل یافته و به معنی کسی که دارای نیرو است، می باشد. در زبان اسکاتلندی کهن (یکی از شاخه های نرمنی) واژه áss به معنی خدا و جمع آن aesir به معنی خدایان است. این واژه از واژه ژرمنی کهن (proto-Germanic) *ansiwiz گرفته شده که واژه œsir از آن گرفته شده و در زبان نورسی کهن (old Norse) وارد شده است. همچنانکه Æsir نام زیارتگاه خدایان اصلی نورسها بوده است، asura ها در باور هندوها گروهی از موجودات جادویی را شامل می شدند.
واژه هندوایرانی *ásura از واژه هندوایرانی آغازین (Proto Indo-Iranian) *ņsuras گرفته شده که این واژه با واژه ژرمنی کهن *ansu هم ریشه است. باز هم یادآوری می کنیم که علامتهای ستاره در کنار واژه ها نشانه بازسازی بودن آنها از طریق مقایسه اصوات و واکها بوده و این بازسازی تابع قوانین زبانشناسی بوده و در آنها عدم قطعیت وجود دارد. اما با این حال میتوانیم حداقل این نکته را درک کنیم که ریشه واژه اهورا یا اسورا چقدر دیرین است.
اما درباره واژه مزدا باید گفت که این واژه هم بسیار دیرین و ریشه دار است. چه در اوستا و چه در سروده های ریگ ودا mazdā به معنی دانا است. خود این واژه از دو واژه maz+da ترکیب یافته و ترجمه جزء به جزء آن «احساس را متوجه چیزی کردن» و ترجمه سرجمع آن «آگاهی» است. هنوز هم جزء نخست را به گونه ای در زبان فارسی کنونی (واژه «مزه») بکار می بریم. این واژه از واژه ایرانی کهن *mņs-dhā گرفته شده که ردپای آن را در واژه هندواروپایی *men-s-φ یا *-mņ-φ می توان دنبال نمود.
بنابراین ادعای ناصر پورپیرار درباره اینکه خدای مورد پرستش هخامنشیان اُرمَزدَ و خدایی آشوری است، تخیلی ناشیانه بیش نیست! شگفتا این شخص درحالی پای آشوریان را به وسط ماجرا باز کرده که در هیچ سندی از آنها چنین نامی و چنین خدایی اصلاً وجود ندارد و حتی ردپایی از او هم دیده نمی شود.
اما جالب اینجاست که در همان متون آشوری نام خدای یگانه ایرانیان باستان به صورت as-sa-ra-ma-za-áš ثبت شده است که جزء نخست آن بازتاب همان واژه ایرانی کهن *asura است و کل این ترکیب را می توان برگردان واژه مادی *Asura-mazdās در سده هفتم و هشتم پیش از میلاد دانست.
ضمناً درپای واژه اهورامزدا را می توان در دیگر زبانها یافت. در زبان ختنی واژه urmaysde برگرفته از *ahura-mazdā بوده و به خورشید اطلاق می شد. پس هیچ شک نباید کرد که واژه مورد نظر در سنگنبشته های هخامنشی Ahuramazdā است.
داریوش بزرگ در بیانیه های خود بر باور خود به اهورامزدا و یگانه بودن این خدا تاکید داشته و او را آفریننده «زمین»، «آسمان»، «مردم» و «شادی برای مردم» دانسته از او برای پاسداری این سرزمین از یورش دشمنان، خشکسالی و از دروغ درخواست می کند:
« خدای بزرگی است اهورامزدا که این زمین را آفرید که آن آسمان را آفرید که مردم را آفرید که شادی را برای مردم آفرید که داریوش را شاه نمود پادشاهی از بسیاری، فرمانروایی از بسیاری...» (DNa سطرهای 1- 8)
« داریوش شاه گوید: اهورامزدا و ایزدان مرا یاور باشند. اهورامزدا این کشور را از دشمن، خشکسالی و از دروغ بپاید. به این کشور نه دشمن، نه خشکسالی و نه دروغ نیاید. این را من از اهورامزدا و ایزدان خواستارم. اهورامزدا و ایزدان این بخشش را بهر من سازند.» (DPd سطرهای 12-24)
این همان اهورامزدایی است که زرتشت اسپیتمان پیامبر بزرگ ایران باستان در سده های فراموش شده تنها راه رستگاری در این جهان و روز واپسین را باور به او به عنوان خدایی یگانه، دانست:
«از تو می پرسم ای اهورا! سرانجام کسانیکه از روی دفتر کردارشان از دوستاران راستی بشمارند و سزای آنانیکه از یاران دروغ خوانده شوند، ای مزدا! در هنگامیکه روز واپسین (قیامت) فرارسد، چگونه خواهد بود.» (یسنا 31، بند 14)
اما در اینجا به بخش دیگری از ادعای این شخص می پردازیم که ریشه جزء دوم اهورامزدا (یعنی مزدا) را به واژه اوستایی mižd ارتباط داده و معنی آنرا مزدو پاداش می داند. باید به آگاهی خوانندگان ارجمند برسانیم که آوانگاری درست واژه اوستایی که پورپیرار پای آنرا به وسط ماجرا کشیده است miždā بوده و معنی آن پاداش و مزد است. اما این واژه ارتباطی با جزء دوم واژه اهورامزدا ندارد. زیرا همانطور که در اوستا واژه mazdā ثبت شده این واژه هم آمده است. ضمناً به سیر دگرگونی آوایی این واژه توجه فرمایید: